جدول جو
جدول جو

معنی مال اندیش - جستجوی لغت در جدول جو

مال اندیش
عاقبت اندیش و با بصیرت فرجام نگر به پایان اندیش آینده اندیش آینده نگر آنکه پایان امور را از پیش درک کند عاقبت بین
فرهنگ لغت هوشیار
مال اندیش
عاقبت بین، آخربین، عاقبت نگر، دوراندیش، عاقبت اندیش، محتاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خیال اندیش
تصویر خیال اندیش
خیال باف، آنکه همواره در عالم خیال سیر می کند و هر کاری را در عالم خیال انجام می دهد و به مرحلۀ عمل نمی رساند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مآل اندیش
تصویر مآل اندیش
آنکه به پایان امری می اندیشد، عاقبت اندیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محال اندیش
تصویر محال اندیش
آنکه آرزوی محال کند یا در امری محال تفکر کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خام اندیش
تصویر خام اندیش
دارای اندیشۀ خام و نادرست، برای مثال پدرش یزدگرد خام اندیش / پختگی کرد و دید طالع خویش (نظامی۴ - ۵۶۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاک اندیش
تصویر پاک اندیش
آنکه اندیشۀ پاک دارد، پاک اندیشه
فرهنگ فارسی عمید
(خُ وَ کُ)
که مال و ثروت اندوزد. که خواسته جمع آورد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(مُ اَ شَ / شِ)
آنکه در کارهای ناشدنی و ناصواب تفکر کند. که اندیشه های باطل و بیهوده و ناشدنی دارد: و بازنماییم که عاقبت ستمکاران بغی پیشه و زیادت طلبان محال اندیشه چیست. (مرزبان نامه ص 181)
لغت نامه دهخدا
(مُ اَ)
عمل محال اندیش
لغت نامه دهخدا
(خَ تَ)
عاقیت اندیش و بابصیرت. (ناظم الاطباء). آخربین. مآل بین. عاقبت بین. دوراندیش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(خُ فُ)
که اندیشه در امور محال کند. که به نابودنیها و ناشدنیها بیندیشد. وهمی و خیالی. (ناظم الاطباء). کسی که خیال محال کند:
محال اندیش و خام ابله بود هر کاین سخن گوید
نباید بود مردم را محال اندیش و خام ابله.
فرخی.
هر آفریده که خواهد که بر خلاف این معانی تقریری کند محال اندیش باطل گوی باشد. (جامع التواریخ رشیدی).
خیال حوصلۀ بحر می پزد هیهات
چه هاست در سر این قطرۀ محال اندیش.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(مَ اَ)
عاقبت بینی و دوراندیشی. (آنندراج). عاقبت اندیشی و بصیرت و آگاهی. (ناظم الاطباء). رجوع به مآل اندیش شود
لغت نامه دهخدا
(تَ اَ)
که وسعت اندیشه دارد. که تمام جوانب کار را در نظر آرد:
هم قوی رای و هم تمام اندیش
کارها راشناخته پس و پیش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(اَ طَءْ)
آنکه اندیشۀ پاک دارد. که سوء نیّت ندارد
لغت نامه دهخدا
(خُ شُ دَ / دِ)
اندیشنده به خیال. آنکه خیال های باطل برای آینده در سر می پروراند:
ای بسا گنج آکنان کنجکاو
کان خیال اندیش را شد ریش گاو.
مولوی.
یکی امروز کامران بینی
دیگری را دل از مجاهده ریش
روزکی چند باش تا بخورد
خاک مغز سر خیال اندیش.
سعدی (گلستان)
لغت نامه دهخدا
(بَ مَ دَ / دِ)
خام اندیشنده. کسی که اندیشۀ پخته ندارد:
با چنین طالعی که بردم نام
چون به اقبال زاده شد بهرام
پدرش یزدگرد خام اندیش
پختگی کرد و دید طالع خویش.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از مصلح اندیش
تصویر مصلح اندیش
آنکه خیر و صلاح خود را در گیرد
فرهنگ لغت هوشیار
پندارنده، بیهده اندیش آنکه در امور محال تفکر کند، آنکه آرزوی محال کند: باز نماییم که عاقبت ستمکاران بغی پیشه و زیادت طلبان محال اندیشه چیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مال اندوز
تصویر مال اندوز
آن که مال و ثروت اندوزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیال اندیش
تصویر خیال اندیش
آنکه بسیار خیال کند کسی که غالبا بتخیل پردازد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه اندیشه پاک دارد (اسمصفت) آنکه اندیشه ای پاک داردظنکه سوءنیت ندارد پاک اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
فرجام نگری آینده نگری عاقبت بینی مال بینی بصیرت: یکی از شرایط موفقیت مال اندیشی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محال اندیش
تصویر محال اندیش
((~. اَ))
آن که در امور محال تفکر کند
فرهنگ فارسی معین
باطل اندیش، خیال اندیش
متضاد: واقع بین، واقع نگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
احتیاط، بصیرت، حزم، دوراندیشی، عاقبت اندیشی، عاقبت بینی، عاقبت نگری، مال بینی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خام پندار، ساده انگار، سطحی نگر، سطحی گرا، ساده پندار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ثروت اندوز، پولکی، پول پرست، زربنده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دوراندیشانه، محتاطانه، عاقبت نگرانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد